≡برگزاری نشست علمی «شبکه مسائل فقه و هوش مصنوعی»
نشست علمی «شبکه مسائل فقه و هوش مصنوعی»
به گزارش روابط عمومی موسسه پژوهشی دانشوران، نشست علمی «شبکه مسائل دانش فقه و هوش مصنوعی» از سلسله نشستهای «پژوهش و هوش مصنوعی» با حضور استاد حجت الاسلام سید رضا علیزاده در تاریخ ۱۱ دی 1403 به همت موسسه پژوهشی دانشوران و مرکز تخصصی دارالفقه برگزار شد. در این جلسه موضوع شبکه مسائل دانش فقه و هوش مصنوعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت که گزارش آن از نظر مخاطبان میگذرد.
تعریف هوش مصنوعی
حجت الاسلام سید رضا علیزاده در ابتدا به تعریف هوش مصنوعی پرداخت و آن را به عنوان «روش گام به گام حل مسئله توسط ماشین» معرفی کرد. او توضیح داد که این فرآیند از طریق الگوریتمهای برنامهنویسی انجام میشود و به ما این امکان را میدهد که مسائل مختلف را به صورت مرحلهای حل کنیم. وی تأکید کرد که هوش مصنوعی میتواند در بسیاری از فعالیتهای انسانی، به ویژه در کارهای تکرارپذیر، جایگزین انسانها شود. با این حال، او هشدار داد که این واگذاری فعالیتها به ماشینها باید با احتیاط و با در نظر گرفتن ابعاد اخلاقی و فقهی آن انجام شود.
کاربردهای هوش مصنوعی در فقه
این پژوهشگر و فعال حوزه هوش مصنوعی در ادامه، به بررسی مسائل فقهی مرتبط با هوش مصنوعی پرداخت و به ارائه مثالهایی از کاربردهای هوش مصنوعی در زمینههای فقه قضا، فقه پول و بانکداری و فقه سیاست اشاره کرد. او به این نکته اشاره کرد که هوش مصنوعی در عرصههای مختلفی مانند حمل و نقل، فضای مجازی، یادگیری، آموزش و امنیت کاربرد دارد و ضرورت ورود فقیهان به این عرصه به منظور پاسخگویی به چالشهای جدیدی که هوش مصنوعی به وجود میآورد، بسیار حیاتی است.
وی همچنین به لزوم همکاری میان متخصصان هوش مصنوعی و فقیهان اشاره کرد و گفت: “ما باید بتوانیم دانش فقه را به زبان ماشین تبدیل کنیم تا بتوانیم از ظرفیتهای هوش مصنوعی استفاده کنیم.” این پژوهشگر تأکید کرد که هوش مصنوعی به عنوان یک پدیده جدید، نیازمند بررسیهای فقهی عمیقتری است تا بتواند در راستای اهداف اسلامی و انسانی قرار گیرد.
چالشهای فقهی ناشی از ورود هوش مصنوعی
این عضو جامعه نخبگان و استعدادهای برتر حوزه علمیه خراسان در ادامه، به بررسی چالشهای فقهی ناشی از ورود هوش مصنوعی به عرصههای مختلف زندگی بشر پرداخت و به مسائلی چون مسئولیتپذیری ماشینها، حجیت و اعتبار احکام صادره از سوی رباتها و تأثیرات اجتماعی و اخلاقی این فناوریها اشاره کرد.
آینده و جمعیت رباتها
حجت الاسلام علیزاده با نگاهی به آینده گفت در سالهای آینده، پیشبینی میشود که جمعیت رباتها در کشورهای مختلف به طور قابل توجهی افزایش یابد. به عنوان مثال، برخی از پیشبینیها نشان میدهند که تا سال ۲۰۵۰، جمعیت رباتها در برخی کشورها ممکن است به ۱۰ برابر جمعیت انسانی برسد. این موضوع به خودی خود چالشهای جدیدی را در زمینه حقوق و مسئولیتها به وجود میآورد. این رباتها نه تنها به عنوان ابزار، بلکه به عنوان موجوداتی با حقوق و مسئولیتهای خاص خود در جامعه شناخته خواهند شد. این رباتها ممکن است به عنوان مشاوران فردی، همکاران کاری و حتی اعضای خانواده عمل کنند و این موضوع نیازمند بررسیهای فقهی عمیقتری است. با ورود رباتها به زندگی روزمره انسانها، مسائل حقوقی و اخلاقی جدیدی مطرح میشود. به عنوان مثال، حقوق متقابل انسانها و رباتها، مسئولیتهای قانونی رباتها در برابر انسانها از جمله مسائلی است که در آینده باید بدان پاسخ بگوییم.
وی با اشاره به ربات انساننما به نام “سوفیا” که در سال ۲۰۱۶ در هنگ کنگ ساخته شد گفت: این ربات به عنوان شهروند عربستان سعودی شناخته شد. این ربات به عنوان یک موجود هوشمند، توانایی تعامل با انسانها را دارد و حتی در پاسخ به سوالات فلسفی و اخلاقی شرکت میکند. این مثال نشاندهنده این است که رباتها در آینده ممکن است به سطحی از آگاهی و هوش برسند که بتوانند در جامعه انسانی به عنوان اعضای فعال شناخته شوند.
این استاد حوزه علمیه خراسان در پایان این نشست، با اشاره به ضرورت ایجاد یک شبکه مسائل فقهی مرتبط با هوش مصنوعی، از همه طلاب و محققان خواست تا در این زمینه فعالیت کنند و به تولید محتوای علمی و پژوهشی در این حوزه بپردازند. او تأکید کرد که با توجه به پیشرفتهای سریع فناوری، حوزههای علمیه باید نقش خود را در پاسخگویی به چالشهای جدید ایفا کنند و از فرصتهای موجود بهرهبرداری کنند.
≡گفتوگوی علمی استاد درایتی زید عزه با فعالان هوش مصنوعی با عنوان «بسترهای تعاملی هوش مصنوعی با علوم اسلامی»
گفتوگوی علمی استاد درایتی زید عزه با فعالان هوش مصنوعی
با عنوان «بسترهای تعاملی هوش مصنوعی با علوم اسلامی»
به گزارش روابط عمومی موسسه پژوهشی دانشوران هوش مصنوعی با تواناییهای خود در تولید و نشر محتوای مذهبی و تحلیل متون دینی، سوالهای جدیدی را در رابطه با الزامات و ضرورتها، فایدهها و آسیبها و نوع تعامل این فناوری با علوم اسلامی طرح کرده است؛ از اینرو موسسه دانشوران در تاریخ سهشنبه ۱۳ آذرماه، در محل موسسه پژوهشی دانشوران، میزبان نشستی علمی و صمیمی با عنوان «بسترهای تعاملی هوش مصنوعی با علوم اسلامی» شده و به بررسی این موضوع پرداخته است.
این نشست با حضور جمعی از فعالان حوزه هوش مصنوعی و با ارائه و گفتوشنود استاد شیخ حمید درایتی زید عزه، مدرس دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد، دکتر ابراهیم دانشیفر، رئيس مركز فناوري اطلاعات و فضاي مجازي آستان قدس رضوی و حجت الاسلام و المسلمین سید حمید علوی آزیز، معاون طرح و برنامه مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان برگزار شد. در ادامه ارائه استاد درایتی زیده عزه گزارش میشود.
شناخت نیازها و داشتهها گام نخست تعامل هوش مصنوعی و علوم اسلامی
استاد درایتی، در بررسی تعامل هوش مصنوعی و علوم اسلامی، در گام نخست، بر ضرورت شناسایی مطالبات و نیازمندیهای علوم اسلامی تأکید کردند و گفتند برای پیادهسازی موثر هوش مصنوعی در علوم اسلامی، نخست باید نیازها و سپس داشتههای دیجیتال موجود شناسایی شود. وی پیگیری این موضوع را نیازمند برگزاری جلسات تخصصی و همکاری میان متخصصان حوزوی و فناوری اطلاعات دانست و با اشاره به تجربه مجموعه شیعه سرچ اظهار کرد: حدود ۲۰ سال پیش با راهاندازی تعاونی مراکز فناوری اطلاعات در قم، طرح ایجاد چشمانداز مشترک در حوزه فناوری اطلاعات علوم اسلامی را کلید زدیم. هدف اصلی، تنظیم سندی مشترک و توزیع تخصصی وظایف میان مراکز مختلف بود. در آن زمان، مجموعه شیعه سرچ و چند مرکز محدود در اصفهان پیشگام این حرکت بودند؛ اما متاسفانه به عللی آن اتفاق به طور کامل محقق نشد؛ اما در آن زمان مراکزی که به صورت موازی کار میکردند یا علاقهمند به این موضوع بودند، دور هم جمع شدند. این تبادل تجربیات و همافزاییها مهم است. این گفتگوها و نشستها هم در راستای شناسایی مراکز و افراد و تقسیم و توزیع کار انشاء الله مفید خواهد بود.
هوش مصنوعی و نیازها و داشتههای حوزه نشر اطلاعات دینی
حجت الاسلام و المسلمین درایتی، عمده نیاز علوم اسلامی را به هوش مصنوعی در دو حوزه دانسته و گفتند: به طور کلی، نیاز ما به هوش مصنوعی در دو حوزه نشر اطلاعات و تولید اطلاعات است. در حوزه نشر اطلاعات اسلامی در سه حوزه نیاز بیشتری احساس میشود: ۱) احکام شرعی، ۲) مباحث فلسفی و کلامی و ۳) مشاورههای دینی.
حوزه احکام شرعی و هوش مصنوعی
پرتکرارترین مراجعه مردم به مجموعههای دینی پرسش از مسائل شرعی و احکام است. داشتههای ما در این بخش حجم زیادی از استفتائات علاوه بر توضیح المسائلها است. اما آنچه مراجعهکننده ما انتظار دارد این است که به صورت شفاهی جواب بگیرد. بسیاری از افراد، وقت و حوصله مطالعه متن را ندارند؛ بنابراین ضبط پرسش و پاسخها میتواند به ایجاد یک بانک صوتی کمک کند و این در تسهیل پاسخگویی ماشینی مؤثر است؛ چون بسیاری از سوالهای احکام تکراری است و نیاز نیست به صورت زنده جواب داده شود. همچنین ابزارهای هوش مصنوعی مانند چتباتها ممکن است تا حدی به این نیاز پاسخ دهند.
حوزه فلسفی و کلامی و هوش مصنوعی
استاد درایتی در ادامه به حوزه فلسفی و کلامی پرداخته و این حوزه را سختتر از حوزه احکام توصیف کرده و گفتند: ما در حوزه کلامی، با چالشهای بیشتری مواجهایم. داشتههای ما در این حوزه کمتر از مباحث فقهی است و از سوی دیگر چالش دوم این است که مباحث کلامی عمیقتر و پیچیدهتر هم هستند و روانی و راحتی پاسخگویی به سوالهای احکام را ندارد. مباحث فقهی، روند مشخصی دارند. ابتدا مرجع تقلید مشخص میشود و بعد با چند سوال مشخص به جواب میرسیم؛ اما این روند در مباحث کلامی ضعیفتر است و سوالات بعدی پرسشگر، کمتر قابل پیش بینی است؛ افزون بر اینکه در این حوزه، نیاز به تعامل بیشتر بین پرسشگر و پاسخگو است. پرسشگر در این حوزه باید به اقناع برسد و این ممکن است به سرعت اتفاق نیفند.
حوزه مشاوره دینی و هوش مصنوعی
این استاد دروس خارج حوزه علمیه خراسان به حوزه سوم پرداخته و گفتند بحث مشاورههای دینی پیچیدگی بیشتری از دو عنوان قبل دارند؛ چون هر یک از مراجعهکنندگان شرایط خاص خود را دارند و تعمیم آن به دیگران با اما و اگرهای فراوانی روبهرو است. پاسخگو برای مشاوره باید مولفههای زیادی را در نظر بگیرد و ما در این زمینه پکهای اطلاعاتی قابل توجهی هم نداریم.
هوش مصنوعی و نیازها و داشتههای حوزه تولید اطلاعات
ایشان در توضیح نیازها و داشتههای حوزه تولید اطلاعات، این حوزه را نیز به دو قسم کلی تقسیم کرده و گفتند: حوزه تولید اطلاعات، دارای دو قسم کلی است: ۱. باز تولید اطلاعات؛ ۲. تولید اطلاعات جدید .
حوزه باز تولید اطلاعات
وی در توضیح این حوزه اظهار کرد: بخش زیادی از کار حوزویان باز تولید اطلاعات است؛ یعنی بازنگری و بازسازی اطلاعات تولید شده پیشین، بر اساس تغییرات مبانی، قواعد و روندهای جدید. در هر بار بازتولید، ارتقای کیفی تولید و استخراج محتوا محقق میشود. این فرآیند میتواند یک موضوع علمی را دهها بار مورد بررسی مجدد قرار دهد؛ چرا که باب اجتهاد همواره باز است و مجتهدان موظفند بر اساس مبانی خود به بازنگری مستمر متون علمی بپردازند.
بانکهای جامع علوم اسلامی؛ گامی بزرگ برای استفاده از هوش مصنوعی
استاد درایتی با اشاره به داشتهها در حوزه بازتولید علمی گفت: ما در حوزه باز تولید، دانشهای پشتیبانی داریم که این دانشهای پشتیبان به ما در تولید اطلاعات کمک میکنند؛ مثل ادبیات عرب و علم لغت، منطق، حدیث شناسی، دانش رجال و غیره . منابع اصلی این دانشهای پشتیبان، تقریبا همه تبدیل به نرمافزار شده است. مجموعه گستردهای از بانکهای اطلاعاتی در حوزه علوم اسلامی وجود دارد که البته به صورت کدگذاری شده است. در این کارها علاوه بر ذخیرهسازی اطلاعات خام، فرآوریهای تخصصی مانند اعرابگذاری ماشینی متون نیز انجام شده و موفق هم بوده است یا مثلا نرمافزار درایه النور این امکان را به کاربر میدهد که بر اساس مبانی شخصی خود، روند اعتبارسنجی روایات را مدیریت کند. با وجود طراحی آفلاین فعلی، پتانسیل تحول به سیستم آنلاین و استفاده از حجم گسترده دادهها وجود دارد. اینها در بحث استنتاج و بحث فهم از متونی که ما لازم داریم کمک خوبی است و حجم عظیم دادههای موجود، چشمانداز امیدبخشی برای پیادهسازی هوش مصنوعی در حوزه علوم اسلامی ایجاد کرده است. نمونه دیگر مدرسه فقاهت است که بیش از ده سال است، صوت و تقریر تمام درسهای خارج فقه اصول و کلام تفسیر مراکز درسی شیعی مثل مشهد، قم، نجف، لبنان و حتی سعودی را بارگذاری میکند و حجم اطلاعات خوبی را گردآوری کرده است و هر روز هم بروزرسانی میشود.
هوش مصنوعی و چالشهای حوزه تولید اطلاعات جدید
این استاد و پژوهشگر دینی بعد از تبیین نیازها و داشتهها در حوزه باز تولید اطلاعات به سه چالش در بخش تولید اطلاعات جدید پرداخته و گفتند: چالش اول تعریف سامانههای معرفتی مثل سامانه معرفتی اخلاقی و تربیتی است که در مقایسه با دو چالش بعد نسبتاً ساده است.
مسائل نوظهور و هوش مصنوعی
چالش دوم مواجهه با مسائل نوظهور و مستحدثه است که پیش از این سابقه نداشتهاند؛ مثلا آیا میتوان از ماشین به جای قاضی استفاده کنیم؟ این دارای پیچیدگیهایی است؛ ما در قانون، مفاهیمی مثل علم قاضی یا ظن و شک قاضی داریم که احکام خاص خود را دارد. دستگاه که علم و شک ندارد؛ یعنی اینها مسائل نوظهوری است که باید بحث شود. هرچند هوش مصنوعی میتواند در این زمینه کمک کند، اما همچنان نیاز به هوش انسانی برای تحلیل و ارزیابی خروجیها وجود دارد. هر گزاره تولیدی توسط هوش مصنوعی باید قابل توصیف، استدلال و راستیآزمایی باشد تا بتوان میزان صحت آن را ارزیابی کرد.
نظامسازی و هوش مصنوعی
چالش سوم بحث نظامسازیهایی است که بر اساس علوم اسلامی باید انجام شود. مسائل مستحدثه نگاههای خرد فقهی به مسئله است؛ ولی مسئله سختتر این است که ما بتوانیم نظامسازی کنیم و آیا این را میتوان به وسیله ماشین انجام داد یا خیر؟ و چه تمهیداتی برای این کار نیاز است؟ کاری که ما در موسسه دنبال میکنیم با رویکرد قاعدهسازی است. کتاب حکم ظاهری که در موسسه تحقیق و چاپ شده است، با همین نگاه است؛ یعنی از همان دانشها و نظامهای پشتیبان قاعده استخراج و تعریف میکنیم؛ تقریبا مثل اکسپرت سیستمها عمل میکنیم. منظور این است که اینها تمهیداتی است که ممکن است شما بگویید هوش انسانی اینطور میتواند به کمک ماشین بیاید. حالا که برای تولید اطلاعات جدید، دیتا نداریم ممکن است با این قاعدهها کار راحتتر شود. این تقسیم کاری است که مراکز میتوانند
≡«روش و روششناسی» در گفتوگوی علمیِ حلقه روششناسی فقه و اصول، با استاد درایتی زیدعزه
«روش و روششناسی» در گفتوگوی علمیِ حلقه روششناسی فقه و اصول، با استاد درایتی زیدعزه
به گزارش روابط عمومی موسسه پژوهشی دانشوران، بحث روششناسی علوم از جهات مختلف دارای اهمیت است و باعث درک دقیقتری از فرآیندهای علمی و چگونگی تولید دانش میشود؛ ازاینرو اعضای حلقه روششناسی فقه و اصول در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، در این مورد، دیداری صمیمی و گفتوشنود علمی با استاد شیخ حمید درایتی زید عزه، در محل موسسه دانشوران، داشتهاند که گزارش آن در پی خواهدآمد.
استاد درایتی زید عزه در ابتدای جلسه ضمن خوشآمدگویی، از حضور و دیدار اساتید جوان حوزه علمیه خراسان، ابراز خرسندی کرده و به اهمیت نقش همافزایی و ارتباطات علمی، در بالندگی و شکوفایی حوزه علمیه پرداختند. ایشان ضمن ابراز نگرانی از افول علمی و تربیتی طلاب، نفس جمعشدن اساتید را در کنار هم ارزشمند دانسته و برگزاری جلسات علمی خودجوش را دارای برکات فراوان توصیف کردند.
اهمیت بحث روششناسی
استاد درایتی (زید عزه)، درباره اهمیت بحث روششناسی گفت: روششناسی از مسائل بسیار پر اهمیت است. حل بعضی از معضلات علمی ما به همین است که در حوزه روششناسی به درستی وارد بشویم. بزرگان ما خیلی زحمت کشیدند و کارهای بزرگی را به سرانجام رساندند؛ اما باز احساس میشود جای مباحث روششناسی خالی است و این رسالتی است که بر دوش اساتید جوان و حوزویان فاضل است که در این مسیر حرکت کنند. مباحث روششناسی در حوزهها امر مغفولی است. حوزه به مباحث روشی نگاه استقلالی ندارد؛ در حالیکه روش، هم به درستی کار و هم به صحت نتیجه و هم به کوتاهی فرایند کمک میکند. آثار و فواید روش زیاد است. حوزه خراسان این ظرفیت را دارد که در این عرصه پیشگام باشد.
نیاز به شفافیت در تعریف«روششناسی»
ایشان بعد از بیان اهمیت بحث روششناسی وارد اصل بحث شده و در قدم اول به اهمیت تعریف واحد اشاره کرده و گفتند: مشکل اول این است که به نظر میرسد هنوز تلقی واحدی از بحث «روششناسی» شکل نگرفته است و ابتدا باید درک مشترکی از روششناسی پیداکنیم. برخی که در حوزه علمیه داعیهدار مباحث روششناسی هستند، تعاریفی ارائه میکنند که به نظر درست نمیرسد. اجمالش این است که ما روششناسی را همان چگونگی حل مسئله میدانیم؛ ولی بعضی روششناسی را هنوز قواعد تعریف میکنند.
نسبت تفکر سیستمی و روششناسی
استاد درایتی (زید عزه)، در جواب این سوال که نسبت تفکر سیستمی با روششناسی چیست؟ گفتند: سیستم یک مفهومی است که هم قواعد را شامل میشود و هم روش را. ما گاهی از اوقات دین یا استنباط را به مثابه سیستم میبینیم اگه به مثابه سیستم دیدیم در نوع تعاملمان تاثیر میگذارد. در سیستم اجزاء به همدیگر مرتبط هستند و هر کدام نقش تعریف شدهای برای حصول به نتیجه دارند. استنباط هم یک سیستم است. باید اجزایش را شناسایی کرد و کنار هم گذاشت و رابطه هر جزء را با سایر اجزا تعریف کرد و روشن شدن این ارتباطات مهم است؛ یکی از مشکلات ما در فقاهت یا علم همین است که ارتباطات درونی دانش شفاف نشده است. سیستم هم از روش و هم از قاعده بحث میکند؛ البته خود روش هم کمکم تبدیل به قاعده میشود. عدهای میگویند علم اصول روش استنباط را هم دارد. در صورتی که علم اصول قواعد استنباط را میدهد؛ ولی متکفل روش استنباط نیست؛ ما در کنار علم اصول، این بحث را کم داریم.
منبع شناسیِ «روششناسی»، گام نخست
این استاد دروس خارج حوزه علمیه خراسان در ادامه به اهمیت منبعشناسی پرداخته و گفتند: برای شروع کار باید پیشینه این بحث شناسایی و دیده شود. باید راههای رفته و کارهای انجام شده را دید. این نقطه شروع خوبی است؛ مثلا مقالات دقیق مطالعه شود و در جلساتی که با هم دارید گزارش شود تا اول به یک درک مشترکی از مباحث روششناسی برسید. کارهای انجام شده را ببینید و بعد افقهای آینده را از اساتید مختلف دعوت کنید. و این قبل از نظام مسائل باید باشد. نظام مسائلی که اشاره کردید به نظر من هنوز زود است. علاوه بر منابع مکتوب و نشستهای علمی، رشتههای دانشگاهی مرتبط با بحث روش شناسی و مراکز و موسساتی که کار خودشان را روش شناسی تعریف کردهاند شناسایی کنید. اینها مشخص شود حلقه منابع و اساتید این بحث هم بیشتر مشخص میشود.
نسبت روش با ابزار؛ الگوریتم و هوش مصنوعی
ایشان در پایان بخش نخست جلسه، به نکته دیگری اشاره کرده و گفتند: نکته دیگر، جدای از روش، بحث ابزار است. ابزار را هم باید شناسایی کرد. پیشرفت علم پزشکی در عصر کنونی، بیشتر از اینکه مدیون دانش پزشکی باشد، مدیون ابزار و مهندسی پزشکی است. ابزار مهم است. ما باید بدانیم از هوش مصنوعی چه میخواهیم؟ باید بتوانیم در حوزه علوم اسلامی، سفارش کار علمی ارائه کنیم. قبلا دنبال این قصه نبودیم؛ الان برای هوش مصنوعی به یک، «بیگدیتا»یی نیاز داریم که وجود ندارد؛ چون که این بیگ دیتاها را قبلا آماده نکردیم. هوش مصنوعی همه معادلات را به هم میریزد. الان که ما الگوریتم را کار میکنیم، میگویند هوش مصنوعی «الگوریتم» و «سیستم خبره» را منسوخ کره است و کارکردهای جدیدی را به وجود آورده است؛ البته ما هنوز معتقدیم که هوش انسانی جای خودش را دارد؛ یعنی هوش مصنوعی نتوانسته جای هوش انسانی را بگیرد و تقریبا ما با الگوریتم، داریم پالایش میکنیم. حفرهها و خلاءها را شناسایی و پُرمیکنیم؛ چون هوش مصنوعی بر اساس وضعیت موجود، جواب میدهد؛ الگوریتمی که ما کار میکنیم، وضعیت مطلوب را ارائه میکند.
≡برگزاری نشست علمی ریاست مؤسسه دانشوران با عنوان «جایگاه کرامت انسانی در حقوق بشردوستانه با محوریت کشتار غیرنظامیان در لبنان و فلسطین» در دانشگاه رضوی
گزارش متن نشست علمی استاد درایتی زید عزه با عنوان
«جایگاه کرامت انسانی در حقوق بشردوستانه با محوریت کشتار غیرنظامیان در لبنان و فلسطین»
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان: «ذاتی» بودن کرامت انسان، به این معناست که هیچ یک از معاهدات و اسناد بین المللی، کرامت را به انسان نبخشیده است. کرامت انسان، اعطایی قراردادها و اسناد بینالمللی نیست و نقش اسناد بینالمللی، تنها شناسایی چیزی است که در انسان بوده است. اعلام التزام و تاکید بر رعایت این کرامت است.
اهمیت تبیین مسائل حقوقی اتفاقات غزه و لبنان
به گزارش روابط عمومی موسسه پژوهشی دانشوران، حجتالاسلاموالمسلمین درایتی، در نخستین پیشنشست کنگره جهانی امام رضا (ع) با عنوان «کرامت انسانی در حقوق بشر دوستانه با محوریت کشتار غیر نظامیان در لبنان و سوریه» گفت: اگرچه امید چندانی به اقدام مناسب حقوقی سازمان ملل، شورای امنیت و دیگر سازمانهای بین المللی در ارتباط با اتفاقات رخ داده در غزه و لبنان نمیرود؛ اما استفاده از ظرفیتها و تبیین این واقعیتها بر اساس ادبیات حقوق بینالملل که در دنیا شناخته شده است، یکی از وظایفی است که در راستای جهاد تبیین، باید بدان توجه کرد؛ چه اینکه ممکن است با روشن شدن افکار عمومی ملتهای جهان، فشار افکار عمومی به گونهای باشد که انشاءالله در پایان دادن به این درد و رنج موثر باشد.
کرامت انسانی در اسناد بین المللی
حجتالاسلاموالمسلمین درایتی با بررسی اصل کرامت انسان در اسناد بین المللی گفت: اصل کرامت انسانی، در ادبیات حقوق بینالملل سالها است که مطرح شده است. در مقدمه منشور ملل متحد بر وصف کرامت ذاتی انسان تاکید شده است و اعضا جامعه ملل متحد، با ایمان و اعتقاد به اینکه انسان دارای حیثیت کرامت و شرافت ذاتی است، این منشور را متعهد و ملتزم میشوند. در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم به کرامت ذاتی انسان اشاره شده است و اساسا میتوانیم بگوییم تقریباً در تمام اسناد بینالمللی و حتی اسناد منطقهای که مرتبط با حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه است، به موضوع کرامت ذاتی به عنوان یک امر مسلم غیر قابل خدشه، اشاره شده است؛ از منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ تا اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸
عدم تعریف کرامت انسان در اسناد بینالمللی
این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد در ادامه اظهار کرد: با اینکه بحث کرامت انسان، بارها، در اسناد بینالمللی مربوط به حقوق بشر طرح شده است؛ اما در هیچ سندی تعریف نشده است. شاید معتقد بودهاند، کرامت معنا و مفهوم روشنی دارد؛ اما مباحث مختلف و طریقه تنظیم اسناد بینالمللی و معاهدات نشان از این دارد که دستکم در بعضی از مصادیق، اتفاق نظر وجود ندارد؛ اگرچه در اصل وجود کرامت انسانی اجماع وجود دارد؛ ولی مواردی هم هست که مورد اتفاق همه دولتها نیست و این مطلب، در گفتوگوهایی که برای شکلگیری این معاهدات انجام میشود، خود را نشان میدهد.
کرامت یا شرافت؟
حجت الاسلام و المسلمین درایتی در ادامه با اشاره به فرق کرامت و شرافت گفتند: شرافت هم در کنار کرامت به عنوان یک اصطلاح مشابه مطرح است و عدهای معتقدند کرامت انسانی غیر از شرافت انسانی است و این دو اصل را باید از یکدیگر متمایز کرد. تبیین چیستی کرامت و فرق آن با شرافت، بحث مستقلی را میطلبد.
معنای ذاتی بودن کرامت انسان در اسناد بینالمللی
این استاد دروس خارج تفسیر حوزه علمیه مشهد در مورد معنای ذاتی بودن کرامت انسان اذعان کرد: «ذاتی» بودن کرامت انسان، به این معناست که هیچ یک از معاهدات و اسناد بین المللی، کرامت را به انسان نبخشیده است. کرامت انسان، اعطایی قراردادها و اسناد بینالمللی نیست. نقش اسناد بینالمللی تنها شناسایی چیزی است که در انسان بوده است. اعلام التزام و تاکید بر رعایت این کرامت است؛ بنابراین معاهده دیگری نمیتواند آن را بردارد؛ چون با معاهده نیامده است که با معاهده برود. وقتی ذاتی انسان شد؛ غیر قابل سلب است. اما این نکته را باید دقت کرد که ادبیات حقوقی، ادبیات فلسفی نیست؛ به خاطر این نباید این تعبیر «ذاتی» را فلسفی تفسیر کرد. ذاتی در اینجا بدین معناست که انسان به ذاته، بدون در نظر گرفتن جنسیت، بدون در نظر گرفتن ملیت، بدون در نظر گرفتن مذهب و دین، بدون در نظر گرفتن زبان، دارای حقوقی است که در این اسناد شناسایی شده است؛ چون ذاتی به معنای غیر قابل سلب نقض دارد؛ چهاینکه خودشان مواردی را به عنوان سالب حیات شناسایی کردهاند؛ ولی به هر حال برخی دوست دارند تا حد امکان بگویند این همان ذاتی است که سلب نمیشود.
کرامت انسان، اصل یا حق؟
استاد درایتی در ادامه با ذکر نکته دیگری گفت: کرامت انسان اصل است؛ به این معنا که از آن حقوق متعدد دیگری منعشب میشود. اصل ریشهای است که از آن حقوق بسیاری منشعب میشود؛ برخلاف حق. به نظر برخی از حقوقدانان تمام حقوق بشر تجلی اصل کرامت است. حق حیات انسان، حق کار، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی، حق آموزش و پرورش، حق بهداشت … همه تجلی اصل کرامت انسان است؛ یعنی همه حقوق مطرح در حقوق بشر، به اصل کرامت انسانی بر میگردد و این نشان دهنده اهمیت این اصل است. اصلی است که در عرض اصول دیگر قرار نمیگیرد؛ مثلا این اصل، در عرض اصل برابری نیست. اینکه انسانها به لحاظ حقوق همه با هم برابرند، به اصل کرامت انسان برمیگردد؛ از اینرو است که این اصل روح تمام اسناد حقوق بشری بین المللی و حتی منطقه ای مثل کنوانسیون حقوق بشر اروپایی، کنوانسیون حقوق بشر آمریکایی است و گاهی در مقدمه و نه در متن آمده است؛ انسان موجودی است که دارای کرامت و شرافت است و حیثیت ذاتیش این است که باید تکریم شود؛ به خاطر این باید حق حیات، حق آزادی، حق تعیین سرنوشت و دیگر حقوق انسانی وی محترم باشد.
اصل کرامت انسان در حقوق بشردوستانه
وی با اشاره به معنای حقوق بشردوستانه ادامه داد: اصل کرامت در منابع حقوقِ بشردوستان نیز به خوبی اشاره شده است. حقوقِ بشردوستانه، در حقیقت محتوای دو حقوق است. حقوق مخاصمات و حقوق بشر؛ مثلا کنوانسیون ژنو تا آنجا برای اسیران حقوق قائل شده که تقریبا فرقی بین اسیر و غیر اسیر دیده نمیشود؛ با اینکه اسیر، در جنگ به اسارت درآمده است. دلیلش کرامت انسان است. درست است اسیر است؛ ولی نمیتوان به او توهین کرد. نمیتوان آزار روحی و جسمی و گرسنگی و تشنگی داد. اسیر باید بهداشت و دسترسی به درمان داشته باشد. باید مکاتبه و ارتباط با خواندهاش حفظ شود. در عهدنامه چهارگانه ژنو انصافا حقوق زیبایی آمده است؛ اگرچه در عمل طور دیگری رفتار میشود.
استاد درایتی در ادامه عبارتی از کمیته بین المللی صلیب سرخ خواند و گفت: در متن مقدمه اینطور آمده است: «تاکید بر توجه به شخصیت و عزت انسانها یک اصل جهانی است که حتی در صورت عدم تعهدات قراردادی الزام آور است؛ چنین اصولی ایجاب میکند که در زمان جنگ به کلیه کسانی که به طور جدی درگیر جنگ نیستند و همچنین تمام افرادی که به دلیل بیماری، زخم، اسارت یا هر شرایط دیگری درگیر جنگ شدهاند احترام گذاشته شود و از آنها در برابر اثرات جنگ محافظ شود». در این اسناد خیلی این عبارتها تکرار میشود. در این متن هم آمده است که این تعهد قراردادی نیست؛ یعنی اصلی جهانی است و برای همه کشورها الزام آور است و فرقی نمیکند کشوری به آن ملحق شده باشد یا خیر.
عهدنامه چهارم ژنو و کرامت و حقوق غیرنظامیان
این استاد و پژوهشگر حوزه علمیه خراسان با تعیین محل بحث اظهار کرد: بحث ما حقوق غیرنظامیان بر اساس اصل کرامت است. عمده عهدنامهای که به حقوق غیرنظامیان میپردازد، عهدنامه چهارم ژنو است. حقوق غیرنظامیان چند دسته هستند؛ گروهی غیرنظامیانی هستند که در دولت متخاصم زندگی میکنند که سه وضعیت دارند: یا بر اساس تابعیت، زندگی قانونی در آن کشور دارند یا پناهندگی دارند یا حضورشان در کشور متخاصم، غیر قانونی است. کنواسیون در هر سه حالت حقوقشان را محترم شمرده است و گفته با کرامت باید با آنها رفتار شود؛ اما محل بحث ما غیر نظامیانی است که در کشور خودشان هستند. حقوق این غیرنظامیان در شرایط جنگی چیست؟ باید حداکثر سعی و تلاش انجام شود تا جنگ هیچ گونه آسیبی به غیرنظامیان وارد نکند؛ وظیفه دولت متخاصم این است که علی رغم جنگ، غیر نظامیان آسیب نبینند؛ نباید به مناطق مسکونی، پناهگاه، مدرسه، بیمارستان و مراکز درمانی حمله شود. نباید مناطق مسکونی بهگونهای محاصره شود که موجب قحطی یا مانع امدادرسانی شود؛ گروگانگیری و در فرض اسارت خشونت جایز نیست. ایجاد رعب و هراس عمومی جایز نیست. استفاده از حضور غیرنظامیان جهت استتار هدفهای نظامی و یا تحت پوشش قرار دادن عملیات نظامی جایز نیست؛ حتی تا زمانی که ضرورت نظامی (با مستندات خودش)، ایجاب نکرده، کوچ دادن اجباری جایز نیست؛ اینکه مثلا اعلام شود منطقهای تخلیه شود تا بمباران انجام گیرد.
وی در ادامه گفت: برخی از اینها در اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی نیز آمده است؛ چون برخی از این اتفاقات، گاهی در حد جنایت جنگی و گاهی بالاتر در حد جنایت علیه بشریت است و گاهی مصداق نسلکشی قرار میگیرد که تمام این موارد، در صلاحیت بررسی این دادگاه قرار داده شده است.
جنایات غزه و لبنان در آیینه اسناد حقوق بشری
استاد درایتی با تطبیق اسناد و حقوق بینالمللی با آنچه امروزه در غزه و لبنان اتفاق میافتد گفت: اگر سابقه اتفاقات غزه را مد نظر قرار بدهیم، مواجهیم با قطعنامههای فراوانی که سازمان ملل و شورای امنیت علیه رژیم جعلی اسرائیل صادر کرده است که البته رعایت هم نمیشود؛ اما اگر بدون نگاه به آن سابقه هم نگاه کنیم، میبینیم در همین یک سالی که این اتفاق رخ داده است، تقریبا تمام این جنایت جنگی در غزه صورت گرفته است. از هجرت و کوچ اجباری تا اسارت با شرایط غیر انسانی؛ مثل برهنه کردن و عکس گرفتن تا محاصره و بمباران پناهگاهها، بیمارستان و مراکز درمانی و جلوگیری از امدادرسانی، قطع آب و برق و … تقریبا تا کنون ۵۰ هزار نفر زن و کودک و غیرنظامی کشته شدهاند؛ بدون هیچ تمایزی. ادعای آنها این است که دشمنان ما در این خانهها یا در بیمارستان و مدرسه پناه گرفتهاند. مستندات درستی هم نداشتند و بعد از انهدام، معلوم شده است مستندات صحیح نبوده است. خود گزارشگرهای سازمان ملل گفتهاند، کلکسیونی از جنایتهای جنگی در حال انجام است که نه تنها جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت؛ بلکه نسلکشی است.
وی در ادامه به شرایط لبنان اشاره کرد و گفت: وضعیت لبنان هم همین است؛ مثل اتفاق پیجرها که از وسیله ارتباطی به عنوان وسیله جنگی استفاده کردند؛ وسیلهای که نه تنها در اختیار مبارزان؛ بلکه در اختیار فرزندان و خانوادها بوده است. گویا از باب تفریح، زمین را مثل شخم زدن منفجر میکنند.
ایشان در ادامه به نکته دیگری اشاره کرده و گفتند: کنوانسیونهای ژنو علاوه بر اینکه برای کل غیرنظامیان یک مقررات و ساختار حقوقی را چیده است، برای حفاظت و کرامت افراد و گروههای خاص نیز مقرراتی دارد؛ مثلاً بیگانگان، پناهندگان، کسانی که تابعیت گرفتهاند؛ به ویژه زنان و کودکان روزنامه نگاران و خبرنگاران …؛ اینها از یک مصونیتهای خاص و رژیم حقوقی سختگیرانهتری بهرهمندند؛ ولی میبینیم حتی حقوق خبرنگاران و روزنامه نگاران در این جنگ رعایت نمیشود. چند روز قبل در بیروت، مقری که مربوط به حضور خبرنگارها و روزنامهنگاران بود، بمباران کردند یعنی قوانین و کنوانسیونها نه به صورت عام و نه به صورت خاص رعایت نمیشود.
علت سکوت سازمانهای بینالمللی
حجت الاسلام درایتی در پایان با اشاره به علت بیعملی سازمانهای بینالمللی اظهار کرد: چیزی که امروزه در غزه و در لبنان اتفاق میافتد با موازین حقوق بینالملل و اسناد بین الملل ناسازگار است؛ اما چرا سازمانهای بینالمللی صرفاً به ابراز تاسف و نگرانی اکتفاء میکنند. این را باید در ساختار این سازمانها جست. رکن اجرایی سازمان ملل، شورای امنیتی است که همیشه یک استثناء روشن، برای اجرای همه قواعد بینالملل قائل است و آن هم اسرائیل است. بعد از جنگ جهانی اول جامعه ملل تشکیل شد برای جلوگیری از جنگ با جنگ جهانی دوم جامعه ملل به هم خورد و سازمان ملل به وجود آمد و الان تقریبا شاهد فروپاشی سازمان ملل هستیم. سازمانی که هیچ نقشی در توقف این جنایات وحشیانه ندارد.